[ جمعه 10 ارديبهشت 1395برچسب:خدایا ,,,,,
] [ 20:10 ] [ توسط:ک.ص ][
❁_❁منتظر اقا❁_❁
|
اگه یه مرد تو این دوره زمونه باشه اونم تویی روزت مبارک بابایی . . .
دخـتــَــر کـه بــاشی
[ چهار شنبه 1 ارديبهشت 1395برچسب:پدر, ] [ 18:11 ] [ توسط:ک.ص ][ امشب که بین خلق ، لیل الرغائب است دانی چه چیز آرزوى قلب صاحب است ای کاش روز جمعه که از راه میرسد دیگر کسی نگوید ارباب (عج) غائب است اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعا [ جمعه 27 فروردين 1395برچسب:شب آرزوها, ] [ 20:27 ] [ توسط:ک.ص ][
در مورد نگاه مثبت ، يكي از اساتيد ايراني خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد: توي كلاس، از دختري كه درست توي نيمكت بغليام مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟ گفت: اول بايد برنامه زماني رو ببينه. پرسيدم: فيليپ رو ميشناسي؟ گفتم: نميدونم كيو ميگي! گفتم: نميدونم منظورت كيه؟ باز هم نفهميدم منظورش كي بود! اونجا بود كه كاترينا صداشو يهكم پايين آورد و گفت: فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني كه روي ويلچير ميشينه. اينبار دقيقاً فهميدم كيو ميگه، ولي به طرز غيرقابل باوري رفتم تو فكر. آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگيهاي منفي و نقصها چشمپوشي كنه. چقدر خوبه مثبت ديدن كه حتي نگي معلول و بگي هموني كه رو ويلچر ميشينه. يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو ميشناختم، چي ميگفتم؟ حتماً سريع ميگفتم همون معلوله ديگه! وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم. شما چي فكر ميكنيد؟ چقدر عالي ميشه اگه ويژگيهاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقصهاشون چشمپوشي كنيم . سال نومی شود. زمین نفسی دوباره می کشد. برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و در این رویش سبز دوباره…من…تو…ما…کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟…زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و …سال نو مبارک …چون همیشه امیدوار و سال نو مبارک
[ شنبه 1 فروردين 1395برچسب:عید نوروز, ] [ 8:12 ] [ توسط:ک.ص ][ ای دانای آگاه ! دراین لحظه های پایان سال که همراه با شروعی دوباره و آغاز زندگی طبیعت است. به ماکمک کن ؛ تا همانند خورشید وبه همه امید و حیات ببخشیم ؛ و تو را با تدبیر ، نیایش و ستایش کنیم. مارا یاری رسان ، تا اندیشه های زیبا بکاریم... بگذار تا آسمان ، پدر ، مادر ، من گفتار ، پندار و کردار نیک باشد و تو باشی. ما را مدد فرما ؛ تا انسانی باشیم سرشار از پاکی ها و هرگز از ناشناخته ها و غم ها نهراسیم. خداوندا ! لطف تو چراغ راه ماست ، این آواز ، زمزمه ی همیشگی ماست که آینده زیبا ، در انتظار ماست. « آمین »
[ شنبه 29 اسفند 1394برچسب:عید نوروز, ] [ 20:24 ] [ توسط:ک.ص ][
عید نوروز برابر با اول فروردین ماه (تقویم شمسی)، جشن آغاز سال و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است.خاستگاه عید نوروز در ایران باستان می باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران عید نوروز را جشن میگیرند. امروزه زمان برگزاری عید نوروز، در آغاز فصل بهار است. عید نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
زمان عید نوروز جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
پیدایش عید نوروز عید نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».
آداب و رسوم عید نوروز در ایران: مراسم چهار شنبه سوری قبل از عید نوروز :یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوری " است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گویند.
خريد لباس برای عيد نوروز از يکی دو ماه به عید نوروز مانده مردم به بازار مي روند و لباس عيدشان را می خرند.در گذشته مردم معمولا پارچه هايي را خريداری می کردند که رنگ روشن داشت و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه يا جمعه قيچی کنند و نيز معتقد بودند که روز پنج شنبه ساعت سنگين است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود. روز سه شنبه اگر بريده شود نصيب دزد يا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسايل خانه نيز بايد عوض شود و يا تميز گردد. پختن نان شيرين از جمله کارهايي بود که حتماً بايد قبل از عيد نوروز و برای عيد انجام میگرفت. سبز کردن گندم، عدس، تره تيزک، ده پانزده روز به عيد نوروز مانده در خانه ها صورت می گيرد. در شیراز معمولا برای اين کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس يا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ريزند و به ترتيب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند .
يکی دو هفته پيش از عيد نوروز خانه تکاتی يا رفت و روب انجام می گيرد و مجدداً اثاثيه را جابه جا می کنند و گرد گيری می کنند و دوباره آنها را می چينند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند.
سفره هفت سین و ساعت تحويل سال برای تحويل سال در يکی از اطاق های خانه شان سفره می اندازند . پيش از هر چيز آيينه و قرآن در آن می گذارند و بعد هفت سين را می گذارند. هفت سين عبارت است از سماق، سير، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی . علاوه بر هفت سین شمع و آینه تخم مرغ و ... سر سفره گذاشته میشود. موقع تحويل سال همه اهل خانه بايد با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نيز دود می شود و هر کدام از اين ها فلسفه ای دارد. شمع برای روشنايي خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که بايد در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن يار و مددکار اهل خانه خواهد بود.
ديد و بازديد عید نوروز از بامداد نوروز ديد و بازديدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به ديدار کسی که از نظر سن و شخصيت بر ديگران مزيت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبريک بگويند و او نيز عيدی که شامل سکه يا پول است به آنها بدهد. بعضی نيز صبح عيد نوروز يک بشقاب گندم برشته که شامل: کنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و کشمش است به اضافه يک بشقاب نان شيرين به اضافه تخم مرغ رنگی يا سکه به کوچک ترها می دهند.
سيزده بدر (روز سیزدهم عید نوروز ) روز دوازده فروردين همه وسايل تهيه می شود و هر چه از شيرينی ها و آجيل ها باقی مانده برای صبح سيزده آماده می شود که البته همراه آن سرکه و کاهو نيز هست. صبح سيزده فروردين همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شهر می شوند و معتقدند در روز سيزده فروردين نبايد در خانه ماند زيرا اين روز نحس و بديمن می باشد. روز سيزده پيش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد در عصر اين روز ويژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشايش بخت خود اين کار را می کنند. عیدنوروز ، بر همگان مبارک باد.
[ چهار شنبه 12 اسفند 1394برچسب:ویژه ی عید,,,, ] [ 20:2 ] [ توسط:ک.ص ][
اسفند روز درختکاری در ایران، روز 15 تا 22 اسفند ماه به عنوان “هفته منابع طبیعی” نامگذاری شده است که نخستین روز این هفته یعنی 15 اسفند “روز درختکاری” است.
تاریخچه روز درختکاری امروزه بیشتر کشورهای دنیا روز درختکاری را محترم شمرده و در این روز به کاشتن درخت ها و نهال های متفاوت اقدام می کنند. البته تاریخ این روز با توجه به آب و هوای هر کشور متفاوت است و بیشتر سعی می کنند تا در موقعی از سال این کار را انجام دهند که درخت قابلیت رشد کردن را داشته باشد. برای مثال می توان به کشور هایی مانند آلمان، مصر، پاکستان، مکزیک اشاره کرد که روز درختکاری به ترتیب در روزهای 5 اردیبهشت، 26 بهمن، 27 مرداد و دومین پنجشنبه از ماه جولای است.
روز درختکاری در ایران درختکاری در ایران دارای پشتوانه ای از علایق ملی و سنت تاریخی است، تاریخ نشان می دهد که ایرانیان باستان، جشن های خاصی داشتند و در این جشن ها به درختکاری پرداخته و به خاک و زراعت احترام می گذاشتند.
در کشور ما روز درختکاری در 15 اسفند هر سال برگزار می شود و مردم با حضور در پارک ها، جنگل ها و اقصی نقاط شهر اقدام به کاشت نهال های جوان می کنند. ایرانی ها هر سال با کاشت درخت به استقبال سال نو رفته و در واقع با این کار نمادین در آستانه بهار زندگی را به زمین باز می گردانند. در این روز در مقابل بیشتر پارک ها و فضاهای سبز و دیگر نقاط شهر نهال هایی به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گیرید.
اهمیت درختکاری در اسلام در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند. حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود». نیز در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که: “حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید”. و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است.
مطالب یاد شده به روشنی، وظیفه تک تک ما را در حفظ و حراست از منابع طبیعی موجود، خصوصاً جنگل ها و مراتع و همچنین توسعه پایدار و گسترش این نعمت الهی، به عنوان یک وظیفه دینی و ملی، مشخص می کند.
فواید درختان در زندگی انسانها امروزه با صنعتي شدن جوامع بشري درختان نقش مهم تري در زندگي بشر ايفا مي كنند، از سويي مقدمات پيشرفت بيشتر صنعت و فناوري را موجب مي شوند و منابع تامين كننده محصولاتي نظير وسايل چوبي، مبلمان، لوازم التحرير (كاغذ، انواع مدادهاي مختلف) الوار و هزاران محصول ديگر محسوب مي شوند و از سو ي ديگر به منزله ريه هاي يك شهر تلقي شده و نقش مهمي در تامين سلامت اعضاي جامعه را ايفامي كنند. اين مورد اخير از مورد قبل مهم تر مينمايد.
چرا كه به دليل فعاليت كارخانجات صنعتي و نيز ازدياد وسايل نقليه عمومي و فعاليت روزانه آنها در سطح شهرهاي بزرگ آلاينده ها و گازهاي مهلك و خطرناكي نظير دي اكسيد كربن در هواي شهرها فزوني يافته و سلامت افراد را تهديد مي كند. و افزايش هر چه بيشتر اين مواد آلاينده كاهش ميزان اكسيژن در هوا را سبب مي شود و اين وضع نامساعد گروههاي آسيب پذير نظير بيماران ريوي و قلبي، سالخوردگان و كودكان را بيشتر تهديد مي كند. در چنين شرايطي مساله درخت و درختكاري راه حلي مناسب براي مبارزه با آلودگيهاي مذكور به شمار مي آيد. ايجاد جنگلهاي مصنوعي و فضاي سبز در اطراف شهرهاي بزرگ به تاسيس كارخانجات توليد اكسيژن مي ماند.
به طور خلاصه روز درختکاری بهانه ای است برای این که ما به محیط زیست احترام گذشته و آن را احیاء کنیم و یا حداقل آن را با دقت بیشتری نگه داری کنیم. امید است که با تلاش در این جهت، حتی با کاشتن یک نهال کوچک، کشوری زیبا و آباد را برای خویش مهیا کنیم که یقیناً کاری پسندیده است.
اسفند روز احسان و نیکوکاری
دوستي و مهرورزي، بوستان وجود را زينت داد و نهال عشق و خوبي را بار ديگر آبياري کرد.
----------------------------------- انسان دوستی یا نیکوکاری (به انگلیسی: philanthropy) به اعمال یا اوقافی گویند که در راه اهداف بشردوستانه و برای مقاصد نیکوکاری انجام شده باشد.
نیکوکار کشور ما همزمان با هفته احسان و نیکوکاری در 14 اسفند در همایشی عظیم که تبلور نوع دوستی، نیکوکاری و مهرورزی آنان است دست های پر محبت و عاطفه خویش را بر سر خانواده های نیازمند و کودکانشان می کشند.
هفته نیکوکاری (از چهاردهم تا بیست و یكم اسفندماه) به منظور جذب كمكها و هدایای مردم به خانواده های محروم و نیازمند برگزار می شود كه جمع آوری و توزیع آن توسط كمیته امداد صورت می گیرد.
جشن نیکوکاری صرف نظر از هدایایی که طی آن جمع آوری می شود به لحاظ معنوی ، اجتماعی و فرهنگی دارای کارکرد های ویژه ای است که از جمله آنها می توان به گسترش و تقویت هرچه بیشتر فرهنگ احسان و انفاق، کمک به همنوع و انسجام اجتماعی اشاره کرد. نوع دوستی و کمک به همنوع از دیدگاه آیین الهی و جهانی اسلام امری ذاتی و فطری است. در واقع خداوند متعال تمایل به کمک کردن به همنوعان را به صورت یک شناخت در قلب هر بشری الهام کرده است . بدین مفهوم که عمل نیکوکاری به صورت نور الهی در قلب و سرشت انسان وجود دارد.
نگرش دین
اجر و مزد انفاق
توشه ای برای سختی ها
اخلاص در انفاق
حضرت علي عليه السلام درباره بخشش و نیکوکاری مي فرمايند:
خوشا بهارا خوشا میا خوشا چمنا
خوشا چمیدن بر ارغوان و یاسمنا
خوشا سرود نو آیین و ساقی سرمست
که ماه موی میانست و سر و سیم تنا
خوشا توانگری و عاشقی به وقت بهار
خوشا جوانی با این دوگشته مقترنا
خوشا مقارن این هر سه خاطری فارغ
زکید حاسد بدخواه و خصم راهزنا
خوشا شراب کهن در سبوی گردآلود
که رشح باران بسترده گردش از بدنا
خوشا مسابقهٔ اسبهای ترکمنی
کجا چریده به صحرای خاص ترکمنا
درازگردن و خوابیده دم و پهن سرین
فراخسینه و بالابلند و نرمتنا
بزرگ سم و کشیده پی و مبارک ساق
بلندجبهه و محجوبچشم و خوشدهنا
به فصلی ایدون کز خاربن برآید گل
نواخت باید برگل سرود خارکنا
[ چهار شنبه 13 اسفند 1394برچسب:شعر, ] [ 19:55 ] [ توسط:ک.ص ][ بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی
بوی یاس جانمازترمه ی مادربزرگ
با اینا خستگی مو درمی کنم
وحشت کم شدن سکه ی عیدی از شمردن زیاد
بااینا زمستون و سر می کنم
فکرقاشق زدن دخترناز چشم سیاه
برق کفش جفت شده تو گنجه ها
بااینا خستگی مودرمی کنم
ترس ناتموم گذاشتن جریمه های عیدمدرسه
بااینا زمستون وسر می کنم
بوی باغچه بوی حوض عطرخوب نذری
توی جوی لاجوردی هوس یه آب تنی
[ چهار شنبه 12 اسفند 1394برچسب:ویژه ی عید,,,, ] [ 19:52 ] [ توسط:ک.ص ][
یا علی رفتم بقیع اما چه سود هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست
هر چه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
بانو نمی یابیمت ، اما کنار تو گریه مرسوم است ، مگر می توان پهلوی تو بود و
شکسته نبود . نام خود را خصم ، داغ ننگ زد دید بار شیشه داری ، سنگ زد باد پاییزی اگر برگ خزان را می برد مهر زهرا هم گناه شیعیان را می برد . . .
[ دو شنبه 3 اسفند 1394برچسب:ایام فاطمیه, ] [ 21:59 ] [ توسط:ک.ص ][ فرشته من كودكي كه آماده تولد بود ، نزد خدا رفت و از او پرسيد:
«مي گويند كه شما مرا به زمين مي فرستيد ؛ اما من به اين كوچكي
و بدون هيچ كمكيچگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم ؟ !» خداوند پاسخ داد :
« از ميانتعداد بسياري از فرشتگان ، من يكي را براي تو در نظر
گرفته ام او در انتظار توستو از تو نگهداري خواهد كرد » !!
ندارم و اينها براي شادي من كافي هستند
« فرشته توبرايت آواز خواهد خواند ، و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساسخواهي كرد و شاد خواهي بود. »
« من چطور مي توانم بفهمممردم چه مي گويند وقتي زبان آنها را نمي دانم ؟»
« فرشته تو ، زيباترين و شيرين ترين واژه هايي را كه ممكن است بشنوي در گوشتو زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد داد كه چگونه صحبت كني »
« وقتي مي خواهم با شما صحبت كنم ، چه كنم ؟»
« فرشته ات دستهايت را در كنار همقرار خواهد داد و به تو ياد مي دهد كه چگونه دعا كني»
كودك سرش رابرگرداند و پرسيد :
« شنيده ام كه در زمين انسانهاي بدي هم زندگي مي كنند . چه كسي از من محافظت خواهد كرد ؟»
فرشته ات از تو محافظت خواهد كرد ، حتي اگربه قيمت جانش تمام شود
كودك با نگراني ادامه داد :
« اما من هميشه به ايندليل كه ديگر نمي توانم شما را ببينم ، ناراحت خواهم بود»
« فرشته ات هميشه درباره من با تو صحبت خواهد كرد و به تو راه بازگشتنزد كن را خواهد آموخت ؛ گرچه من هميشه در كنار تو خواهم بود » مي دانست كه بايد بهزودي سفرش را آغاز كند .
او به آرامي يك سوال ديگر از خداوند پرسيد :
« خدايا ! اگرمن بايد همين حالا بروم ، لطفا نام فرشته ام را به من بگوييد»
« نام فرشته ات اهميتي ندارد . به راحتي ميتواني او را مادر صدا كني .»
[ دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:مادر, ] [ 18:3 ] [ توسط:ک.ص ][
اگر زینب نمی آمد چه میشد
زينت خانه ي مهتاب به دنيا آمد
[ یک شنبه 25 بهمن 1394برچسب:روز پرستار گرامی باد,, ] [ 17:35 ] [ توسط:ک.ص ][ الهي به مستان ميخانه ات به عقل آفرينان ديوانه ات
به میخانه وحدتم راه ده دل زنده و جان آگاه ده
ميي ده كه چون ريزيش در سبو بر آرد سبو از دل آوز هو
از آن مي كه در دل چو منزل كند بدن را فروزان تر از دل كند
از آن مي كه چون چشمت افتد بر آن تواني در آن ديد حق را عيان
از آن مي كه گر عكسش افتد به باغ كند غنچه را گوهر شب چراغ
از آن می که گر عکسش افتد بجان توانی بجان دید حق را عیان
از آن می که گر شب ببیند بخواب چو روز از دلش سر زند آفتاب
ميي صاف ز آلودگي بشر مبدل به خير اندرو جمله شر
مي معني افروز و صورت گداز ميي گشته مجنون راز و نياز
ميي از مني و تويي گشته پاك شود جان ، چكد قطره اي گر به خاك
چشي گر از اين باده كوكو زني شوي چون از او مست هوهو زني
ميي سر به سر مايه عقل و هوش ميي بي خم و شيشه در ذوق و جوش
بيا ساقيا مي به گردش درآر که می خوش بود خاصه در بزم یار
ميي بس فروزانتر از شمع روز مي و ساقي و بادهٔ و جام سوز
ميي کو مرا وارهاند ز من ز آئین و کیفیت ما و من
از آن مي حلال است در كيش ما كه هستي و بال است در پيش ما
از آن مي حرام است برغيرما كه خارج مقامست در سير ما
ميي را كه باشد در او اين صفت نباشد به غير از مي معرفت
تو در حلقه مي پرستان در آ كه چيزي نبيني به غير از خدا
بگویم که از خود فنا چون شوی ز یک قطره زین باده مجنون شوی
بشوریدگان گر شبی سر کنی از آن می که مستند لب تر کنی
[ پنج شنبه 22 بهمن 1394برچسب:آرامش سبز, ] [ 21:58 ] [ توسط:ک.ص ][ با سپاس ازسه وجود مقدس:
آنان که ناتوان شدند تا ما به توانایی برسیم…
موهایشان سپید شد تا ماروسفید شویم…
و عاشقانه سوختند
تا گرمابخش وجود ما و روشنگر راهمان باشند…
پــــــــ♥ـــــــدرانمان
مــــــــــ♥ــــــــــادرانمان
اســـــــــــــ♥ـــــــــــــتادانمان
از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
[ سه شنبه 13 بهمن 1394برچسب:دهۀ فجر, ] [ 18:34 ] [ توسط:ک.ص ][ شهادت حضرت فاطمه (س) لحظات وداع حضرت فاطمه علیهاالسلام در اوراق تاریخ در منابع شیعه و سنی در زمینه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام مطالبی اعم از تاریخی و روایی ذکر شده است که در این مطلب اجمالا به آن میپردازیم. سلیم بن قیس میگوید: از ابنعباس شنیدم كه میگفت: چون بیماری حضرت فاطمه علیهاالسلام شدید شد، علیعلیه السلام را طلبید و فرمود: "وصیت میكنم تو را كه بعد از من با امامه دختر خواهر من زینب ازدواج کنی و تابوت مرا چنانچه ملائكه برای من وصف كردند، بسازی، و نگذاری احدی از دشمنان خدا در[تشییعٍ] جنازه من حاضر شوند. پس همان روز فاطمه علیهاالسلام از دنیا رحلت كرد. از صدای گریه، مدینه به لرزه در آمد و مردم را دهشتی روی داد مانند روز وفات حضرت رسالت صلی الله علیه و آله و سلم." پس ابوبكر و عمر به تعزیه حضرت علی علیه السلام آمدند و گفتند: تا ما حاضر نشویم بر دختر رسول خدا نماز نگزار. چون شب رسید، حضرت علی علیه السلام، عباس و فضل پسر او و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار را طلبید و بر جنازه حضرت فاطمه علیهاالسلام نماز گزارد و او را دفن نمود. چون صبح شد، مقداد به ابوبكر و عمر گفت: ما دیشب فاطمه را دفن كردیم. عمر به ابوبكر گفت: نگفتیم چنین خواهند كرد؟ عباس گفت: فاطمه خود چنین وصیت كرده بود كه شما بر او نماز نخوانید. عمر گفت: شما كینه قدیم خود را هرگز ترك نمیكنید، والله كه میروم او را از قبر در آورم و بر او نماز میكنم. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر این کار را انجام دهی، شمشیر خود را از غلاف بكشم و در نیام نكنم تا تو را و جماعت بسیاری را به قتل رسانم. بعد از این، ایشان توطئه كردند كه علی علیه السلام را به قتل رسانند و گفتند: تا او را نكشیم ما به اهداف خود نمیرسیم. ابوبكر گفت: چه كسی این جرأت را میكند؟ عمر گفت: خالد بن ولید. پس او را طلبیدند و گفتند: میخواهیم تو را بر امر عظیمی بگماریم. گفت: مرا بر هر کاری میخواهید بگمارید، اگرچه بر كشتن علی باشد. گفتند: از برای همین تو را طلبیدیم. خالد گفت: چه وقت او را به قتل برسانم؟ ابوبكر گفت: در وقت نماز در پهلوی او بایست، چون سلام نماز گوید گردن او را بزن. چون در آن وقت، اسماء بنت عمیس كه پیشتر همسر جعفر طیّار بود در خانه ابوبكر زندگی میكرد. بر توطئه ایشان مطلع شد، كنیزك خود را گفت: برو به خانه علی و فاطمه علیهاالسلام به دور خانه ایشان بگرد و این آیه را بخوان. " وَ جاءَ رَجُلُ مِن اَقصَا المَدینَةِ یَسعَی قَالَ یا مُوسَی اِنَّ المَلاَ یَاتَمِروُنَ بِکَ لِیَقتُلوکَ فَاخرُج اِنّی لَکَ مِنَ النّاصِحِین."(سوره قصص؛ آیه 20) چون كنیزك آمد و این آیه را خواند، علی علیه السلام فرمود: به خاتون خود بگو: خدا تو را رحمت كند، ایشان قدرت آن ندارند، اگر ایشان مرا بكشند چه كسی با ناكثان و قاسطان و مارقان قتال خواهد كرد. پس حضرت وضو ساخت و به مسجد رفت و مشغول نماز شد. خالد بن ولید آمد و در پهلوی آن حضرت ایستاد، پس ابوبكر در اثنای نمازش پشیمان شد، ترسید كه اگر علی علیه السلام شمشیر بكشد؛ اول او را بكشد، پس تشهدش را بسیار طول داد تا آن كه نزدیك شد تا آفتاب در آید، زیرا میترسید كه اگر سلام بگوید خالد به گفته او عمل كند و فتنهای بر پا شود، پس پیش از سلام نمازش گفت: ای خالد! مكن آنچه را گفته بودم، اگر بكنی تو را خواهم كشت.(كتاب سلیم بن قیس؛ ص 255/ احتجاج؛1/240) و این فتنه دفع شد. علامه مجلسی مینویسد: در مدت زندگانی آن بانو علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش، اختلاف نظر بسیاری میان خاصّه و عامّه میباشد، از شش ماه بیشتر و از چهل روز كمتر نگفتهاند، و احادیث معتبر دلالت میكند بر آن كه بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پیغمبر، هفتاد و پنج روز بوده است. ابوالفرج اصفهانی در كتاب مقاتل الطالبیین از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام روایت كرده است: مدت بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پدر خود؛ سه ماه بود. همچنین شیخ صدوق روایت كرده است: چون از جانب حق تعالی خبر وفات آن سرور بانوان دو عالم دررسید، امّ ایمن را طلبید و- او معتمدترین زنان نزد آن بانو بود- فرمود: ای امّ ایمن خبر وفاتم، به من رسیده، پس علی را برای من بطلب. چون حضرت امیرعلیه السلام حاضر شد، فرمود: ای پسر عمّ! تو را به انجام مواردی وصیّت میكنم. حضرت امیر علیه السلام فرمود: هر چه میخواهی بگو، فرمود: وصیتهای من اول آن است كه امامه دختر زینب را بعد از من به همسری برگزینی كه تربیت كننده فرزندان من باشد و برای ایشان در مهربانی همانند من است، و تابوتی برای من بساز مثل آنچه ملائكه برای من تصویر كردند و به من نشان دادند. حضرت فرمود: ای فاطمه به من بنما كه چگونه ایشان به تو نشان دادند؟ پس فاطمه علیهاالسلام روشی را كه ملائكه از جانب حق تعالی برای او وصف كرده بودند به آن حضرت نشان داد. پس فرمود: وصیت سوم من آن است كه در هر ساعت از شب و روز كه وفات نمایم، در همان ساعت مرا دفن كنی و تأخیر ننمایی، و نگذاری احدی از دشمنان خدا كه بر من ستم كردهاند، بر جنازه من حاضر شوند و بر من نماز خوانند. حضرت امیر علیه السلام فرمود: چنین خواهم كرد. پس آن بانوعلیهاالسلام در نیمه شب به ریاض جنّت انتقال یافت. حضرت علی علیه السلام در همان ساعت مشغول تجهیز و تكفین آن حضرت گردید. پس از آن كه از غسل و دفن فارغ شد، جنازه را بیرون آورده و جریدی از درخت خرما روشن كرده و با جنازه آن حضرت بیرون آمدند، تا آن كه در همان شب بر آن حضرت علیهاالسلام نماز گزارند و جسد مطهّرش را دفن كردند...(علل الشرایع؛185) علامه مجلسی مینویسد: در مدت زندگانی آن بانو علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش، اختلاف نظر بسیاری میان خاصّه و عامّه میباشد، از شش ماه بیشتر و از چهل روز كمتر نگفتهاند، و احادیث معتبر دلالت میكند بر آن كه بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پیغمبر، هفتاد و پنج روز بوده است. ابوالفرج اصفهانی در كتاب مقاتل الطالبیین از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام روایت كرده است: مدت بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پدر خود؛ سه ماه بود.(مقاتل الطالبیّین؛49) در روز وفات آن حضرت نیز اختلاف نظر بسیار است، اكثر علمای امامیه گفتهاند در روز سوّم جمادی الاول واقع شد. همچنین در سن شریف حضرت فاطمه علیهاالسلام در وقت وفات، اختلاف نظر بسیار است، اكثر روایات معتبر دلالت میكند بر آن كه سن شریف آن بانو علیهاالسلام در آن وقت، هیجده سال بوده، و قول صحیح و مشهور میان علمای امامیه همین قول است. در كتاب روضة الواعظین روایت كردهاند كه حضرت فاطمه علیهاالسلام را بیماری شدیدی عارض گردید و تا چهل روز ممتد شد، چون خبر وفات آن حضرت علیهاالسلام به او رسید امّ ایمن و اسماء بنت عمیس و حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام را حاضر ساخت و گفت: ای پسرعمّ! از آسمان خبر فوت به من رسیده و من عازم سفر آخرتم، تو را وصیت میكنم به چیزی چند كه در خاطر دارم. حضرت امیر علیه السلام فرمود: ای دختر رسول خدا آنچه خواهی وصیت كن. پس بر بالین آن حضرت نشست و هر كه در آن خانه بود بیرون كردند. پس ساعتی هر دو گریستند. حضرت علی علیه السلام سر فاطمه علیهاالسلام را مدتی به دامن گرفت و به سینه خود چسبانید و فرمود: هر چه میخواهی وصیت كن، آنچه فرمایی به عمل میآورم و امر تو را بر امر خود اختیار میكنم. فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا تو را جزای خیر دهد ای پسرعمّ رسول خدا، وصیت میكنم تو را اول كه بعد از من امامه را به عقد خود درآوری. او برای فرزندان من مثل من است. پس فرمود: برای من تابوتی قرار ده، زیرا كه ملائكه را دیدم كه صورت تابوت برای من ساختند. پس فرمود: باز وصیّت میكنم تو را كه نگذاری كه یكی از آنها كه بر من ستم كرده و حقّ مرا غصب كردند بر جنازه من حاضر شوند، زیرا كه ایشان دشمن من و دشمن رسول خدایند، و نگذاری كه احدی از ایشان و نه از اتباع ایشان، بر من نماز بخوانند، و مرا در شب دفن كنی، در وقتی كه دیدهها در خواب باشد. (روضة الواعظین؛151) ابن شهرآشوب و دیگران روایت كردهاند چون خواستند كه آن حضرت علیهاالسلام را در قبر گذارند، دو دست شبیه دستهای رسول خدا صلی الله علیه و آله از میان قبر پیدا شد، و آن حضرت را گرفت و به قبر برد. در كشف الغمّه روایت كردهاند چون وفات حضرت فاطمه علیهاالسلام نزدیك شد، اسماء بنت عمیس را گفت: آبی بیاور كه من وضو بگیرم، پس وضو گرفت - به روایتی دیگر غسل كرد - و بوی خوش طلبیده و خود را خوشبو گردانید و جامههای نو طلبید، پوشید و فرمود: ای اسماء! جبرئیل در وقت وفات پدرم از بهشت، چهل درهم كافور آورد، حضرت آن را سه قسمت كرد و یك بخش را از برای خود گذاشت و یكی را برای من و یكی را برای علی، آن كافور را بیاور كه مرا به آن حنوط كنند. چون كافور را آورد، فرمود: نزدیك سر من بگذار، پس رو به قبله خوابید و جامهای بر روی خود كشید و فرمود: ای اسماء مدتی صبر كن، بعد از آن مرا صدا کن، اگر جواب نگویم، علی را طلب كن و بدان كه من به پدر خود ملحق گردیدهام. اسماء ساعتی انتظار كشید، بعد از آن فاطمه علیهاالسلام را ندا كرد، صدایی نشنید، پس گفت: ای دختر مصطفی، ای دختر بهترین فرزندان آدم، ای دختر بهترین كسی كه بر روی زمین راه رفته است، ای دختر آن كسی كه در شب معراج به مرتبه قاب قوسین او ادنی رسیده است. چون جواب نشنید جامه را از روی مباركش برداشت، دید كه مرغ روحش به ریاض جنّت پرواز كرده است، پس بر روی آن حضرت افتاد و آن حضرت را میبوسید و میگفت: چون به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله میرسی. سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان. در این حال امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از در آمدند و گفتند: ای اسماء! چرا مادر ما در این وقت به خواب رفته است؟ اسماء گفت: مادر شما به خواب نرفته ولیكن به رحمت خداوندی واصل گردیده است، پس حضرت امام حسن علیه السلام خود را بر روی آن حضرت افكند و روی انورش را میبوسید و میگفت: ای مادر با من سخن بگو پیش از آن كه روحم از جسد مفارقت كند، و حضرت امام حسین علیه السلام بر پایش افتاد و میبوسید و میگفت: ای مادر بزرگوار! منم فرزند تو حسین. با من سخن بگو پیش از آن كه دلم شكافته شود و از دنیا مفارقت كنم. پس اسماء گفت: ای دو جگر گوشه رسول خدا بروید و پدر بزرگوار خود را خبر كنید و وفات مادر خود را به او برسانید. پس ایشان بیرون رفتند، چون نزدیك مسجد رسیدند صدا به گریه بلند كردند، پس صحابه به استقبال ایشان دویدند و گفتند: سبب گریه شما چیست ای فرزندان رسول خدا؟ حق تعالی هرگز دیده شما را گریان نگرداند، مگر جای جدّ خود را خالی دیدهاید و از شوق ملاقات او گریان گردیدهاید؟ گفتند: مادر ما از دنیا مفارقت نمود. چون امیرالمؤمنین این خبر را شنید، فرمود: بعد از تو خود را به كه تسلی دهم. (كشف الغمة؛2/122) چون این خبر در مدینه منتشر گردید، شیون از خانههای مدینه بلند شد، و مردم جمع شده بودند و گریه میكردند و انتظار بیرون آمدن پیکر حضرت را میكشیدند. پس ابوذر بیرون آمد و گفت: بیرون آوردن آن حضرت را به تأخیر انداختند، پس مردم متفرق شده، برگشتند. چون پاسی از شب گذشت و دیدهها به خواب رفت، جنازه را بیرون آوردند، امیرمؤمنان و حسن و حسین علیهم السلام و عمّار و مقداد و عقیل و زهیر و ابوذر و سلمان و بریده و گروهی از بنیهاشم و خوّاص آن حضرت، بر آن بانوعلیهاالسلام نمازگزاردند و در همان شب دفن كردند. حضرت علی علیه السلام بر دور قبر آن حضرت هفت قبر دیگر ساخت كه ندانند قبر آن بانو علیهاالسلام كدام است. به روایتی دیگر چهل قبر دیگر را آب پاشیدند كه قبر آن حضرت مشخص نباشد و به روایت دیگر قبر آن حضرت را با زمین هموار كرد كه علامت قبر معلوم نباشد؛ این کارها برای آن بود كه موضع قبر آن حضرت را ندانند و بر قبر ایشان نماز نخوانند و خیال نبش قبر آن را به خاطر نگذرانند.(روضة الواعظین؛151) به این سبب در مورد محل قبر آن بانو علیهاالسلام اختلاف نظر واقع شده است: بعضی گفتهاند در بقیع نزدیك قبور ائمه بقیع است و بعضی گفتهاند میان قبر حضرت رسالت و منبر آن حضرت دفن شده است، زیرا كه حضرت فرمود: میان منبر و قبر من باغی از باغهای بهشت است و منبر من بر دری از درهای بهشت است. اصّح آن است كه آن حضرت را در خانه خود دفن كردند، چنانچه روایت صحیح بر آن دلالت میكند. ابن شهرآشوب و دیگران روایت كردهاند چون خواستند كه آن حضرت علیهاالسلام را در قبر گذارند، دو دست شبیه دستهای رسول خدا صلی الله علیه و آله از میان قبر پیدا شد، و آن حضرت را گرفت و به قبر برد.(مناقب ابن شهر آشوب؛ 3/414 با كمی اختلاف.) مفضّل از حضرت صادق علیهالسلام سؤال نمود: فاطمه علیهاالسلام را چه كسی غسل داد؟ حضرت فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام غسل داد؛ زیرا كه فاطمه، صدیقه و معصومه بود، و معصوم را به غیر از معصوم غسل نمیدهد، چنانچه مریم را حضرت عیسی علیه السلام غسل داد.(علل الشرایع؛ ص184) از حضرت صادق علیهالسلام پرسیدند: به چه سبب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، فاطمه علیهاالسلام را در شب دفن نمود؟ حضرت فرمود: برای آن كه فاطمه علیهاالسلام وصیّت كرده بود كه آن دو مرد اعرابی كه هرگز ایمان به خدا و رسول نیاورده بودند، بر او نماز نخوانند.(علل الشرایع؛ ص185) از حضرت علی علیه السلام. از علت دفن فاطمه علیهاالسلام در شب پرسیدند؟ فرمود: زیرا كه او خشمناك بود بر جماعتی و نمیخواست آنها بر جنازه او حاضر شوند، و حرام است بر كسی كه ولایت و محبّت آن جماعت را داشته باشد، كه بر احدی از فرزندان فاطمه نماز كند.(امالی شیخ صدوق؛ ص523) حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت كرده است، هفت كس بر جنازه حضرت فاطمه علیهاالسلام نمازگزاردند: ابوذر، سلمان، مقداد، عمّاریاسر، خذیفه، عبدالله بن مسعود، و من امام ایشان بودم. (خصال؛361)
منبع: بوی بهشت سوخته
[ پنج شنبه 1 بهمن 1394برچسب:زندگینامه بزرگان دینی, ] [ 12:22 ] [ توسط:ک.ص ][ الهی داد از این دل داد از این دل / کنار قبر زهرا کرده منزل
بگو زهرا زجا خیزد ببیند / که اشک دیده کرد خاک او گل . . .
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت
بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد . . . [ پنج شنبه 1 بهمن 1394برچسب:تسلیت شهادت حضرت فاطمه الزهرا, ] [ 12:8 ] [ توسط:ک.ص ][
سپاس فراوان دارم
[ دو شنبه 21 دی 1394برچسب:تقدیر و تشکر, ] [ 12:13 ] [ توسط:ک.ص ][ دو دستم ساقه سبز دعایت گـل اشـکم نثـار خاک پایـت دلم در شاخه یاد تو پیچیـد چو نیلوفر شکفتـم در هوایت به یادت داغ بـر دل مـی نشانـم زدیده خون به دامن می فشانم چو نــی گر نالم از سوز جـدایـی نیستان را به آتش می کشانم به یادت ای چـراغ روشـن مـن ز داغ دل بسوزد دامـن مـن ز بس در دل گل یادت شکوفاست گرفتـه بـوی گـل پیــراهن مـن همه شب خواب بینم خواب دیدار دلـی دارم دلـی بـی تـاب دیدار تو خورشیدی و من شبنم چه سازم نه تـاب دوری و نه تاب دیــدار سـری داریـم و سـودای غـم تـو پـری داریـم و پــروای غم تـو غمت از هر چه شادی دلگشاتـر دلـی داریـم و دریــای غم تـو قیصر امین پور محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها
عمرتون ۱۰۰ شب یلدا/دلتون قد یه دریا /توی این شب های سرما/یادتون همیشه با ما
قیمت پماد سوختگی شب یلدا(چله)خیلی خیلی بالا میره.
آری امشب شب یلدا است.....
من بلندای شب یلدا را
شب یلداست
[ دو شنبه 30 آذر 1394برچسب:تبریک و تهمیت, ] [ 17:54 ] [ توسط:ک.ص ][ کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا حسن شاه دین شرف بخشید ملک طوس را دیده را گفتم که این روشندلى از چیست؟ گفت: از براى خاکروبى درش روح الامین اى که در اسماء اعظم عمر خود کردى تلف
[ شنبه 21 آذر 1394برچسب:تسلیت, ] [ 10:49 ] [ توسط:ک.ص ][ امشب شب اربعین مصباح هداست
♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦. [ سه شنبه 10 آذر 1394برچسب:تسلیت, ] [ 17:40 ] [ توسط:ک.ص ][
تـــو مهـربـان بــاش ..!
امـــا تــو تغییـــــــر نــکــن .. !
چگونه بخوانمت؟چگونه یادت كنم؟كه شرمسارم از اینكه چون تو خدایی و چون ما بندگانی چون تو مهربان وبنده نواز وبخشنده و چون بندگانی بی رحم و متجاوز
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |